29 بهمن 97

ساخت وبلاگ
باید انعطاف بیشتری به خرج بدهم, باید آزاد تر باشم و برای اینکه آزاد تر باشم باید آزاد تر بگذارم.درست در همین لحظه جرقه ای در ذهنم زده شده است, نمی دانم درست است یا نه من نمی توانم درباره درست یا غلط ب 29 بهمن 97...ادامه مطلب
ما را در سایت 29 بهمن 97 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sadowliswriting بازدید : 170 تاريخ : سه شنبه 7 خرداد 1398 ساعت: 16:23

بی انصافی نیست که من و تو هیچگاه سر به روی شانه های یکدیگر نگذاشته و غروب صورتی رنگ را تماشا نکرده ایم؟ 

 

 

می دانم 

می دانم 

تو از این جمله های به گمان خودت رمانتیک من حالت به هم می خورد, تنها ناگهان چشمم به گوشه ی چپ آسمان افتاد و دیدم که غروب نازک و صورتی رنگ است, دوست داری لمسش کنی. شبیه به بدن برهنه ی گرمی می ماند که آرام نفس می کشد و تو با خودت می گویی لمس این تن حسی چه می تواند داشته باشد...

دلم می خواست یا هم غروب را تماشا کنیم. نه هر غروبی را... این غروب نازک و صورتی رنگ را...

29 بهمن 97...
ما را در سایت 29 بهمن 97 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sadowliswriting بازدید : 117 تاريخ : سه شنبه 7 خرداد 1398 ساعت: 16:23

باران بند نمی آیدآفتاب زود می رودنمی دانم به خاطر همین است که بهار را احساس نمی کنم یا اینکه نه آن شور و شوق هم مرده است؟بین گل ها و کتاب ها خودم را اسیر کرده ام, کاری نمی کنم, با هیچ کسی حرفی نمی زنم 29 بهمن 97...ادامه مطلب
ما را در سایت 29 بهمن 97 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sadowliswriting بازدید : 162 تاريخ : سه شنبه 7 خرداد 1398 ساعت: 16:23

این روزا ها وقتی می خواهم بنویسم کلمات به نوعی خاص به سراغ من می آیند. به یک شکل لایه لایه. من هنوز یاد نگرفته ام اینطور جملات را باید چگونه بیان کنم... تنها می دانم مغزم می خواهد نوشته هایم را چند لا 29 بهمن 97...ادامه مطلب
ما را در سایت 29 بهمن 97 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sadowliswriting بازدید : 162 تاريخ : سه شنبه 7 خرداد 1398 ساعت: 16:23

باید درباره غذا صحبت کنم, اما مغزم دارد سقوط می کند. فعلا نمی توانم چیز زیادی درباره افکارم پیرامون غذا خوردن هایم بنویسم. در واقع توانش را ندارم. اما این موضوعی مهم است و باید حتما درباره اش صحبت کنم 29 بهمن 97...ادامه مطلب
ما را در سایت 29 بهمن 97 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sadowliswriting بازدید : 157 تاريخ : سه شنبه 7 خرداد 1398 ساعت: 16:23

در خود فرو رفتم... داشتم به این جمله فکر می کردم. درون آن چه نهفته است؟ در خود فرو رفتم...این جمله بیان کننده ی چیزی بیشتر از تنهایی, کمی کمتر از مرگ... برزخی بین تنهایی و مرگ؟ نمی دانم, یعنی مهم نیست 29 بهمن 97...ادامه مطلب
ما را در سایت 29 بهمن 97 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sadowliswriting بازدید : 139 تاريخ : سه شنبه 7 خرداد 1398 ساعت: 16:23

قضیه با مردن خیلی راحت حل می شود و من دیوانه ای هستم که به جای استفاده از راحت ترین راه حل ممکن لقمه را به دور دهان خود می چرخانم, به هر حال که لقمه به دهان می رسد... این را می دانم اما می دانی در همی 29 بهمن 97...ادامه مطلب
ما را در سایت 29 بهمن 97 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sadowliswriting بازدید : 164 تاريخ : سه شنبه 7 خرداد 1398 ساعت: 16:23

کاش می توانستم برایت بنویسم که چگونه می خواهمت, می توانم اما تا وقتی تو این را دوست نداری این کار را انجام نخواهم داد.دلم تنگ است و عمیقا آزرده ام...آزرده کمی جمع شده در خویش و با حالتی آویزان. از خود 29 بهمن 97...ادامه مطلب
ما را در سایت 29 بهمن 97 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sadowliswriting بازدید : 113 تاريخ : سه شنبه 7 خرداد 1398 ساعت: 16:23

دلم می خواهد نویسنده شوم تا مردم مرا بشناسند و وقتی که به اندازه کافی شناخته شدم نامه هایی که برایت نوشتم را چاپ کنم تا همه بخوانند. الان نه کسی آنها را چاپ می کند و نه کسی می خواندشان. نه به خاطر این 29 بهمن 97...ادامه مطلب
ما را در سایت 29 بهمن 97 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sadowliswriting بازدید : 98 تاريخ : سه شنبه 7 خرداد 1398 ساعت: 16:23

تصمیم دارم از این پس هر شب روزانه هایم را اینجا ثبت کنم. چند خط کوتاه... چندین خط بلند...

مختصر و یا  مفصل

هر طور که شد. می خواهم روزانه هایم را ثبت کنم. امیدوارم (چه عجیب که هنوز به خود امید دارم) بتوانم این تصمیم را اجرا کنم. گاهی حتی توان نگاه کردن به چیز ها را ندارم چه برسد به نوشتن... به اندیشیدن...

 

 

از امشب باید شروع کنم. اگر یادم نرود... حافظه ی من عجیب است. هیچ چیز را فراموش نمی کند در عین حال هیچ چیز را به یاد هم نمی آورد.

29 بهمن 97...
ما را در سایت 29 بهمن 97 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sadowliswriting بازدید : 157 تاريخ : سه شنبه 7 خرداد 1398 ساعت: 16:23